تحقیق و پژوهش روان شناسی

این وبلاگ با هدف علمی و پژوهشی ایجاد شده است و کلیه مطالب مرتبط با روان شناسی را ارائه می دهد.

تحقیق و پژوهش روان شناسی

این وبلاگ با هدف علمی و پژوهشی ایجاد شده است و کلیه مطالب مرتبط با روان شناسی را ارائه می دهد.

مفهوم خدا با توجه به نوع آفرینش آدمی و حس پرستش ، بطور ذاتی در وجود هر انسانی به ودیعه گذاشته شده است . حس خداجویی مانند حس زیبا شناسی و زیبایی دوستی فطری است و به استدلال نیاز ندارد .

آنچه از کیفیت مفهوم خدا و وجود روحانی او نزد کودکان به دست می‌آید با خصوصیاتی بر خود محور بودن و نیز تفکر دینی آنان مطابقت دارد . علاقه طبیعی آنها این است که به موجودات مجرد با همان عینک همیشگی نگاه کنند البته باید محدودیت های آنان در تجارب به زندگی بشری و عدم درک دقیق مسائل را بدان افزود .

الفاظ متشابه به کار رفته در معارف دینی که آنان را به سوی مادی انگاری خدا سوق می‌دهد عامل موثر دیگری که در فهم مذهبی آنهاست مانند آنکه خدا دست دارد ،صحبت می‌کند، بر تخت تکیه  می‌زند، امر و نهی می‌کند، به اعمال ما می‌نگرد و از این قبیل که کودکان را وادار به تفاسیر خودمحورانه در سطح تفکر عینی خویش می نماید. مجموعه این عوامل باعث می گردد تا کودک به نوعی انسان انگاری درباره شخصیت خداوند روی آورد.

در تحقیقاتی که از چند نفر از کودکان ۳ تا ۶ سال تهرانی در خصوص مفهوم خدا سوالاتی شده است این مفاهیم تبیین می‌شود. این کودکان در پاسخ به سوالات طرح شده درباره خدا ، شکل ، مکان و خصوصیات او از نظر درک و بیان مفاهیم ناتوان می‌باشند تصور خام مادی و انسان گونه آنان از خدا را می توان در پاسخ ها دریافت. تعداد قابل توجهی ادعا کردند که خدا را می توان دید اکثریت کسانی که این ادعا را رد کرده‌اند دلایل خود را دوری آنها از خدا و اینکه خدا در آسمان ها است بیان داشتند که این دلایل نشانگر قابل رویت بودن خود را نزد آنان است. وقتی که از آن‌ها پرسیده شد که آیا با دوربین قوی می توان خدا رادید بیش از پیش از نیمی از آنان پاسخ مثبت داده اند و بقیه نیز دلایل خود را نداشتن دوربین یا بالاتر بودن خدا دانستند.

پاسخ‌های کودکان به این سوال که آیا با سوار شدن بر موشک می‌توانند خدا رادید مشابه سوال پیش این است که در مجموع تصور مادی و قابل رویت بودن خدا را می‌توان از آن نتیجه گرفت. ۹۰ درصد آنان اگر چه در پاسخ به سوال آیا خدا در همه جا هست پاسخ مثبت داده‌اند اما در پاسخ به این سوال که آیا در جاهای خاص نیز هست ۶۰ درصد پاسخ منفی یا نمیدانم  داده‌اند و این نشانگر ناتوانی و عدم ثبات ذهنی کودکان این مقطع سنی در اثبات آنچه اظهار می‌دارند است.

در تحقیقاتی که هارمز در مورد ۴۸ هزار نفر از کودکان ۳ تا ۶ ساله و بالاتربراسا س تحلیل نقاشی انجام داد سه دوره رشد دینی برای کودکان مشخص می‌کند که این سه دوره عبارتند از :

الف- دوره دینی داستان های پریان( از ۳ تا ۶ سالگی)

ب دوره واقعی از( ۷ تا ۱۲ سالگی)

چ - دوره فردی از ( ۱۲ سالگی به بعد)

کودکان در این مرحله اول خدا را به عنوان یک پادشاه و سلطان تصور می‌کنند. آنان می‌پندارند که خداوند در خانه ای شبیه ابر به شکل حیوان و شناور در آسمانها زندگی می کنند برای کودکان زیر ۶ سال خدا موجود خیالی و غول پیکر است با این تفاوت که او بزرگ تر و عظیم تر است و کودکان از او می ترسند کودکان از ۳ سالگی به بعد علاقه زیادی به دعا و سرودهای مذهبی پیدا می کنند . از ۴ سالگی به بعد کودکان به موضوعات مذهبی علاقه مند می شوند . آنها عاشق دعا، نماز و نیایش اند و دوست دارند برای آنها داستان هایی در مورد خدا و پیامبران گفته شود.

در پژوهش نادری و سیف نراقی در سال۱۳۷۲ برروی کودکان۳ تا ۶ سال نشان می‌دهد که آنان سوالات مربوط به خدا را درست درک نکرده یا تصور مادی از خدا دارند. کودکان در این سنین خدا را قابل رویت و قابل تشبیه به انسان می دانند.

کودک برای خدا ، دست ،پا و صورت متصور است .برای او خانه ای در بهشت تصویر می کند از انجا به کارهای ما نگاه کرده و مواظب ماست .

در حدود 3 یا 4 سالگی بچه ها نام خدا را یاد می گیرند. در نظر وی ابتدا مادر و پدر قوی ترین تکیه گاه به نظر می رسد ولیکن پس از انکه این مساله در ذهن وی مخدوش شد به دنبال قوی ترین فرد می باشد لذا می پرسد که چه کسی قوی ترین فرد است .

از چهار سالگی به بعد کنجکاوی سبب می شود وی با حقایقی درباره جهان هستی آشنا شود و این آشنایی سبب مبدا جویی و قبول خداوند خواهد شد در نتیجه این مرحله را سن طبیعی برای پذیرش خدا دانسته اند .

در کودکان 3 تا 6 ساله ، تفکر دینی ماهیتی سحری و افسانه ای دارد و در برخورد آن با معارف دینی همان تصوری است که ار افسانه ها و داستانهای خیالی دارد .

کودک 5 ساله به آوردن خدا به جهان زندگی روزمره خود گرایش دارد ، ولی کودک 6 ساله به آسانی می فهمد که خدا خالق جهان است و این اوج دوره ای است که کودک به قدرت خالق علاقه مند است .

رونالد گلد من یکی از پژوهشگران رشد دینی در سال 1960 در نظریه خود سه دوره رشد دینی برای کودکان مطرح نموده است :

  1. دوره تفکر مذهبی شهودی (7 تا 8 سالگی )
  2. دوره تفکر مذهبی عینی(8 تا 13 سالگی)
  3. دوره تفکر مذهبی صوری 13 سالگی به بعد

براساس این نظریه کودکان 3 تا 6 ساله در مرحله تفکر مذهبی شهودی قرار می گیرند .

 

منابع :

  1. حیدری ابهری ، غلامرضا ، خداشناسی قرآنی کودکان ، قم ، نشر جمال ، 1386
  2. قایمی،علی ،پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان ، شیراز ، انتشارات پزمان ،1364
  3. ادیب ، مریم ، تربیت دینی کودکان و نو جوانان ، تهران ، نشر منادی تربیت ،1390
  • معصومه ابوالفضلی

  • معصومه ابوالفضلی

                                                                                              باسمه تعالی  

فلسفه برنامه ای است که متعهد شده کمک کند عاقلانه تر و با تاسف و پشیمانی کمتر زندگی کنیم این شش اندیشه پایین از فلسفه غرب هستند که می تواند الهام بخش و تسلی دهنده باشند.

1-WHAT NEED IS THERE TO WEEP OVER PARTS 0F LIFE THE WHOLE OF IT CALLS FOR TEARS 

(از گریستن بر تکه های زندگی چه حاصل ،برتمام آن می باید گریست) فیلسوف رومی ،سنکا که عادت  داشت برای تسلی اطرافیان و خود از این طنز تلخ، استفاده کند که نکته کلیدی  فلسفه رواقی است . مکتبی که به کمک سنکا پایه گذاری و برای ۲۰۰ سال بر غرب حاکم شد .مکتب رواقی میگوید  گریان و عصبانی می شویم نه صرفا بخاطر اینکه برنامه ها  شکست خورده بلکه برنامه ها شکست خورده و ما انتظار داشتیم که شکست نخوریم . بنابراین به نظر سنکا وظیفه فلسفه این است که  به نرمی و محترمانه ناامیدمان  کند قبل از  اینکه زندگی بخواهد با وحشی بازی مارا نا امید کند . هرچه انتظارمان  کمتر باشد  کمتر رنج می کشیم .به کمک این بدبینی آرام بخش باید تلاش کنیم از ترکیب خشم و اشک ماده ای بسازیم با قابلیت اشتعال خیلی کمتر یعنی سودا و غم .سنکا نمی‌خواست انسان را افسرده کند  فقط می خواست از آن نوع امید معافمان کند که وقتی ناامید میشود تلخ میشود و با کج خلقی ،عربده میکشد.

2- در اواخر قرن چهارم همانطور که امپراتوری عظیم روم فرو می پاشید فیلسوف پیشرو آن عصر ،سناگوستین به شدت علاقه‌مند شد به دلایل احتمالی آشفتگی آشکار دنیای انسانی ،یک اندیشه مرکزی به یاد ماندنی تحت عنوان peccatum originale (گناه نخستین یا معصیت آغازین) را پرورش دهد. آگوستین گفت :که ذات انسان به طور طبیعی تباه و آسیب دیده است چون در باغ عدن ،حوا (ام البشر )با خوردن میوه درخت دانش در برابر خدا گناه کرد سپس گناه  او به فرزندانش به ارث رسید و حالا همه تلاش‌های زمینی انسان ،محکوم به شکست است چون حاصل روح  خراب انسانی  است .این عقیده عجیب ، شاید از دید تحت‌اللفظی درست نباشد ولی به عنوان تمثیلی برای توضیح فضاحت دنیای ما نوعی حقیقت شاعرانه و فریبنده در خودش دارد هم برای آتئیست ها و هم برای مومنین .آگوستین می گوید شاید نباید از گونه  انسان انتظار زیادی داشته باشیم و شاید  این فکر در شرایط خاص می تواند اندیشه رهایی بخش باشد که باید در ذهن داشته باشیم .

3-KINGS AND PHILOSOPHERS SHITAND SO DO LADIES

)شهریاران و فلاسفه خراب کاری می کنند  و همچنین بانوان محترم )این رک گویی در مقاله از فیلسوف فرانسوی قرن ۱۶ میشل دومونته ،اتفاق می‌افتد .وی  نمی خواست بددهنی نماید  بلکه هدف محبت آمیزی دارد و قصد داشت  خودمان  را  به کسانی که زندگی‌های آنچنانی ایشان ،به طرز دردناکی تاثیرگذار به نظر آمده و با زندگی ما ها خیلی فرق دارد نزدیکتر احساس کنیم .وی می توانست  به این مسائل اضافه کند  که این انسانها  پنهانی احساس خود کم بینی و رد شدن می‌کنند و در زندگی مشکل دارند .مونته می‌خواست ما را از نداشتن عزت نفس و شرم، رها کند چرا که این حس اغراق آمیز ازتوهم تفاوت بین ما و دیگران قدرتمند نشأت می‌گیرد .لحظات وحشت قبل از سخنرانی مهم ویا یک قرار عاشقانه ،بایدجمله مونته را در ذهن  تب آلود و کم جرات مرور کنیم وبه یاد بیاوریم  که هرچقدر موقرباشه بیشتر از چند ساعت با فروتنی و آسیب پذیری نشستن سر توالت ،فاصله ندارد

ABILIITY TO SIT ALONE IN OUR ROOM 4-ALL OUR UNHAPPINESS COMES

          (اندوه من از آن است که از تنها نشستن در اتاق ناتوانیم ) خود این گفته از فیلسوف فرانسوی قرن هفدهم پاسکال البته کلمه به کلمه درست نیست و لی مثل همه کلمات قصار فلسفی خوب ،قصد دارد یک اندیشه مهم را برجسته کند تا یک  بینش عمومی را برای همه  جا بیاندازد . حاصل این امر این است که یک  تعداد زیادی از انسانها  درباره ما دچار سوءتفاهم میشوند .تنها نشستن معنایش این نیست که روی تخت چمبره بزنیم یعنی بدون حواس پرتی ،پیش خودمان بمانیم ،لذت های کوچک را درک کنیم ،محتویات ذهن را مورد مراقبت قرار بدهیم و اجازه بدهیم جنبه‌های مهم اما خاموش و ساکت ذهنمان به سطح بیایند.قبل از عمل کردن فکر کنیم. جمله پاسکال سنگین است چون صداهای بلند تر فرهنگ ما دقیقا معکوس این را می گویند .بیشتر اوقات  تحریک می کنند که بیرون بیشتر فعالیت کنند بیشتر دنبال ماجرا باشند و کمتر غرق رویا پردازی فکورانه شوند. با دلگرمی پاسکال باید یاد بگیریم با خودمان دوستان بهتر و کم حرف تری بشویم .

SUB SPECIE AETERNITATIS    -5

اصطلاح به یاد ماندنی از کتاب اخلاق فیلسوف هلندی باروخ اسپینوزا که درسال  1677 منتشر شد .

از دیدگاه اسپینوزا روظیفه فیلسوف این است که یادمان بدهد به رنج و ناامیدی خودمان از منظر ابدیت نگاه کنیم.مثل این که داریم از مسافتی دور به زمین نگاه میکنیم ازیک  سیاره دیگر. مسئله اسپینوزا خیلی مدیون گالیله بود .از این نظرگاه رفیع ،وقایعی که آزارم میدهند  دیگر لازم نیست تکان‌دهنده و عظیم باشند .طلاق یا اخراج از شغل چه  میتواند باشد وقتی از کره ماه ، آن را ببینی . در عشق ،جواب رد شنیدن چه می تواند باشد در مقیاس تاریخ چهار و نیم میلیارد ساله زمین .طبیعت ما همیشه باعث میشود  به اغراق کشیده شویم درباره اینجا و اکنون .ولی هوش منطقی، زاویه دید یگانه ای را جایگزین میکند .دراین  دیدگاه مادر چیزی شرکت می‌کنیم که اسپینوزا به آن گفت: تمامیت ابدی .دست از سرزنش شرایط موجود برداریم و با آرامش روشن بینانه تسلیم جریان امور شویم.

6- AUS SOKRUMMEM HOLZE ALS VORAUS DER MENS CH GEMASCH IS KANNNICHTS GANZ GERADES GEZIMMERT WERDEN

این جمله آلمانی، بلنداست  ولی بشدت چشمگیر ، رهایی بخش و جان کلام فلسفه غرب است (از الوار کج و کوله بشریت، هرگز  چیز راست و درست، ساخته نشد. )

فیلسوف آلمانی قرن هجدهم ،امانوئل کانت نوشته که از ما می‌خواهد قبول کنیم که هر کاری انسان انجام می دهد همیشه کمی سست و لرزان از آب درمی آید. چون ما موجوداتی هستیم که همان اندازه که منطق و هوش شریف داریم همان‌قدر هیجانات و غرائز غلط انداز داریم .آدم با شعور این حقیقت  تلخ را از اول می پذیرد و انتظار کمال ندارد.  در ازدواج آدم خردمند تو قع ندارد که یک  نفر برایش همه چیز شودو بعد از اینکه همه چیز نبود لعنتش نمیکند. این مهم که کانت اضافه کردنیزقابل توجه است که  تخته ناصاف در دستان یک نجار با استعداد می‌تواند به یک کفپوش زیبا تبدیل شود

 

منبع:مدرسه زندگی فارسی ، فیلم کوتاه (اندیشه هایی از فلسفه غرب )

  • معصومه ابوالفضلی